Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس - گروه رادیو و تلویزیون - علی عبدالهی: «برف بی‌صدا می‌بارد» به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی و کارگردانی پوریا آذربایجانی از 3 دی ماه سال گذشته روی آنتن شبکه سه سیما رفت. 68 قسمت از 100 قسمت فصل یکم این سریال تا پیش از پایان سال 1400 روی آنتن شبکه سه سیما رفته بود، اما به بهانه عید نوروز و همزمانی آن با ماه مبارک رمضان، پخش سریال «برف بی صدامی بارد» به یکباره متوقف شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تصویربرداری فصل اول اردیبهشت 1401 به پایان رسید اما هنوز تصمیم قطعی مبنی بر ساخت فصل دوم این سریال گرفته نشده است. «برف بی‌صدا می‌بارد» درامی خانوادگی، اجتماعی و تاریخی است که داستان خانواده‌ای را در بستر تاریخی رخدادهای دهه شصت و زمان حال به تصویر کشیده است. نویسندگی این سریال توسط زنده‌یاد مسعود بهبهانی‌نیا به نگارش درآمده است. وی پیش از این سریال 100 قسمتی «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار را به نگارش در آورده بود.

تا این لحظه خبری از ساخت فصل دوم سریال اعلام نشده است. در حالی که به گفته محمدرضا شفیعی تهیه کننده سریال، پیش از این بر سر تولید دو فصل از سریال «برف بی صدامی بارد» با مدیران وقت سازمان صداوسیما توافقات لازم صورت گرفته است. به هر حال در شرایط کنونی موضع مشخصی از سوی مدیران صداوسیما در خصوص تولید یا عدم تولید فصل دوم این سریال دیده نمی‌شود. محمدرضا شفیعی (تهیه کننده)، پوریا آذربایجانی (کارگردان)، پانته آ سیروس و شایسته ایرانی بازیگران «برف بی صدامی بارد»، در میزگرد بررسی این سریال در خبرگزاری فارس حضور یافتند. در ادامه بخش نخست گفتگو با عوامل «برف بی صدامی بارد» را می‌خوانید:

فارس: آقای شفیعی «برف بی صدا می‌بارد» بلندترین سریال تلویزیونی صداوسیما شناخته می‌شود (با احتساب فصل دوم!). شما پیش از این هم سابقه سریال‌های بلند نظیر «کیمیا»‌ را در کارنامه خود دارید و از جهتی دوره‌های مختلفی از تغییر مدیران در صداسیما و قواعد سریال‌سازی در هر دوره را  نیز تجربه کرده‌اید. در ابتدا مختصری از حال و هوای کار در این پروژه بفرمایید.

شفیعی: سریال کیمیا که در همکاری با زنده یاد بهبهانی نیا در سال 94 روی آنتن رفته بود، در همان دوره عنوان طولانی‌ترین سریال صداوسیما را به خود اختصاص داده بود و در زمان پخش  نیز مخاطب ویژه‌ای پیدا کرده بود. «کیمیا» در دوره آقای ضرغامی تولید و در دوره آقای سرافراز پخش و از آن تقدیر شد. پس از آن بود که همراه با آقای بهبهانی نیا تصمیممان این شد که به برخی از مسائل روز در یک سریال با خط مشی متفاوت بپردازیم. خصوصیت بارز آقای بهبهانی نیا این بود که تا زمانی که موضوعی دغدغه ایشان نمی‌شد، کار را شروع نمی‌کردند. بنده وقتی موضوع را با ایشان مطرح کردم، ایشان پاسخ داد که روی این موضوع اشراف ندارم و تا زمانی که تحقیق نکنم و به دغدغه شخصی تبدیل نشود، اقدامی نمی‌کنم. پس باید یک پروسه‌ای طی شود و من روی این موضوع تحقیق کنم. موضوع اولیه آسیب‌های اجتماعی بود، در مرحله دوم موضوع وسیع‌تر شد و به سبک زندگی در  سه - چهار دهه اخیر تبدیل شد. تقریبا یکسال بدون هیچگونه قرارداد جدی راجع به کار، تحقیقات ایشان صورت گرفت و در این میان با بخش زیادی از افرادی که در بحث سبک زندگی صاحب کرسی‌ بودند - از جمله آقای میرباقری که در آن مقطع در وزارت کشور روی موضوع آسیب‌های اجتماعی متمرکز بودند و برخی از صاحب‌نظران دانشگاهی - جلسه برگزار شد.

این پروسه در حدود یکسال طول کشید. پس از آن به برخی سرفصل‌ها در موضوعات سبک زندگی رسیدیم و براساس این سرفصل‌ها قصه نوشته شد و فیلمنامه شکل گرفت. از طرف دیگر مسائل مرتبط با آسیب‌های اجتماعی در درون قصه‌های فصل دوم قرار گرفته است. دوران جوانی شخصیت‌هایی که در سریال طراحی شده در دهه 60 سپری می‌شود و میانسالی آن‌ها در دهه 90 رخ می‌دهد. از خصوصیات ویژه زنده یاد بهبهانی این بود که فیلمنامه را در سینابس نهایی می‌کردند و از این رو ابعاد قصه و منش‌های شخصیت‌ها مشخص می‌شد.

 

سال 97 این پروژه با مدیران وقت تلویزیون مطرح شد و تعداد قسمت‌های سریال و فصل‌های آن نیز مشخص شد. در حال حاضر قرارداد ما به لحاظ نگارش با تلویزیون تولید 200 قسمت است. البته یکی از رسانه‌ها به اشتباه 250 قسمت عنوان کرده بود، در حالی که سریال در واقع شامل دو فصل 100 قسمتی است که یک فصل  آن در دهه 60 و فصل دوم آن در زمان حال اتفاق می‌افتد. مشخصا در فصل اول در دهه 60 موضوعات سبک زندگی و در فصل دوم و زمان حال، موضوعات مرتبط با آسیب‌های اجتماعی بررسی می‌شود.

سال 97 این پروژه با مدیران وقت تلویزیون مطرح شد و تعداد قسمت‌های سریال و فصل‌های آن نیز مشخص شد. در حال حاضر قرارداد ما به لحاظ نگارش با تلویزیون تولید 200 قسمت است. البته یکی از رسانه‌ها به اشتباه 250 قسمت عنوان کرده بود، در حالی که سریال در واقع شامل دو فصل 100 قسمتی است که یک فصل  آن در دهه 60 و فصل دوم آن در زمان حال اتفاق می‌افتد.

فارس: آقای آذربایجانی یکی از مهم‌ترین نکات و بازخوردهایی که مخاطبان سریال «برف بی صدا می‌بارد» در این مدت مطرح کرد‌ه‌اند، اشاره به کشدار بودن قصه، تعلیق زیاد و خسته کننده بودن داستان فیلم است. نظرتان را در این خصوص مطرح بفرمایید.

آذربایجانی: جای زنده یاد بهبهانی در این جلسه بسیار خالی است و شاید اصلا این سوال را باید از ایشان می‌پرسیدیم. واقعیت این است که اگر به نظر قصه کشدارتر از قصه‌های دیگر است - چون نسبیتی به وجود می‌آید - باید بپرسیم که نسبت به کدام اثر کشدارتر است؟ اصولا مخاطب امروز محتوای سرگرمی خود را از اینستاگرام و ویدیوهای کوتاه آن دریافت می‌کند و علاقه‌ای ندارد که بسترهای شکل‌گیری قصه را ببیند. در پلتفرم‌ها یک سریال با 150 قتل در 15 قسمت ساخته می‌شود و این حجم از کنش و واکنش نیز برای مخاطب جذاب است. صفحه حوادث روزنامه‌ها نیز بر همین منطق جذاب‌تر از سایر بخش‌های آن به شمار می‌رود.

 

داستان «برف بی صدا می‌بارد» از ابتدای بر یک بستر تحلیلی نوشته شده و باید زمینه چینی‌هایی طراحی کنیم و اتفاقاتی شکل بگیرد تا بر اساس آن‌ها کنش و واکنشی اتفاق بیافتد. به اضافه اینکه اصولا قصه راجع‌به میوه‌های دو سبک زندگی است و ابتدا باید جزئیات زندگی این‌ افراد تعریف شود. من هم معتقدم که این سبک از سریال‌سازی طرفدار ندارد، چون بیننده‌ای که این روزها به درست یا به غلط از فضای مجازی تغذیه می‌شود یا سریال‌های پلتفرمی که به طور جدی بر منطق کنش و واکنش نوشته و ساخته می‌شوند را مشاهده می‌کند، ممکن است تحمل فضاهایی که یک عده آدم دور یک سفره نشسته‌اند را نداشته باشد. مخصوصا اگر تجربه‌ای از فضای دهه 60 در خاطرات خود نداشته باشد. بنابراین این مسئله را ذاتا اشکال قصه و سریال نمی‌بینم و ذات ریتم «برف بی‌صدا می‌بارد» در متن فیلمنامه و در تصویر وجود دارد. قصه در اصل بر اساس متنی نوشته شده که از ابتدا به همین صورت بوده است.

اصولا قصه راجع‌به میوه‌های دو سبک زندگی است و ابتدا باید جزئیات زندگی این‌ افراد تعریف شود. من هم معتقدم که این سبک از سریال‌سازی طرفدار ندارد، چون بیننده‌ای که این روزها به درست یا به غلط از فضای مجازی تغذیه می‌شود یا سریال‌های پلتفرمی که به طور جدی بر منطق کنش و واکنش نوشته و ساخته می‌شوند را مشاهده می‌کند، ممکن است تحمل فضاهایی که یک عده آدم دور یک سفره نشسته‌اند را نداشته باشد.

فارس: خانم ایرانی از حال و هوای شخصیت «منظر» در سریال «برف بی صدا می‌بارد» و نقش‌آفرینی و همکاری خودتان در این پروژه برای ما بفرمایید.

ایرانی: شخصا علاقه داشتم که کار کردن با آقایان آذربایجانی و شفیعی را تجربه کنم و این همکاری نیز به شکلی اتفاقی صورت گرفت. جذابیت شخصیت «منظر» برای من از آن جهت بود که این یک نقش مثبت است. البته بیش از این نمی‌توان راجع‌به آن حرف زد، از این جهت که در حال حاضر در حال پخش است. این نقش به طور کلی ارتباط خوبی با خانواده برقرار می‌کند و در موقعیت‌هایی که قرار می‌گیرد، دغدغه کنترل و بهبود شرایط زندگی اطرافیان و تحصیل کودکان را دارد. این نکات در طول مدت همکاری باعث جذابیت کاراکتر برای من می‌شد.

 

به طور کلی مثبت بودن نقش این کاراکتر و ارتباط میان قصه این شخصیت و داستان عمه گوهر برای من خوشایند بود و با هدایت‌های کارگردان چنین نقشی به تصویر کشیده شده است. 

فارس: خانم سیروس بسیاری از مخاطبان سال‌های اخیر تلویزیون پس از سریال «بانوی سردار» شما را با شخصیتی که در آن سریال با نقش آفرینی شما خلق شده بود می‌شناسند. پیش از همکاری با پروژه «برف بی صدا می‌بارد»، در سریال «نوار زرد» نیز با همین ترکیب تهیه کننده و کارگردان سابقه همکاری داشته‌اید. لطفا از تجربه همکاری در سریال «برف بی صدا می‌بارد» و ایفای نقش خود در این سریال  بفرمایید.

سیروس: از همان ابتدای کار وقتی آقای آذربایجانی نقش فعلی را به من پیشنهاد دادند، به دلیل اینکه سابقه همکاری با ایشان در فیلم «اینجا همه چیز خوب است» را داشتم، با جنس نگاه آقای آذربایجانی به مقوله تولید فیلم آشنا بودم. به طور کلی در کار ایشان سرعت را به معنای عملی شتابزده نمی‌بینید و از این رو می‌توان گفت در هر قاب از آثار او یک تعلیق می‌تواند رخ دهد و آن‌گونه که در نقد سریال نیز گفته شده، برخی حتی نسبت به آن معترض می‌شوند. اینجا راجع‌به خوبی یا بدی این موضوع صحبت نمی‌کنم. در حقیقت وقتی یک کارگردان به شما فرصت و امکان نشان دادن لایه‌های زیرین یک شخصیت را می‌دهد، به طور قطع فرصت جذابی برای همکاری در اختیار شما قرار گرفته است.

باید لایه‌های زیرینی در نقش بازیگر وجود داشته باشد که با ادا کردن هر کلمه آن لایه‌های زیرین به عضلات صورت و بدن شما فرمان بدهد. وقتی هنگام ادا کردن کلمات در شکل صورت شما تغییری رخ نمی‌دهد، بسیاری از کلمات بی‌معنا و بی‌مفهوم می‌شوند. در نتیجه هنگامی که یک کارگردان این فرصت را در اختیار شما قرار می‌دهد، این نحوه از همکاری جذاب خواهد شد.

 

وقتی سناریوی نقش خود در سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» را خواندم، تصورم این بود که این نقش از من دور است و امکان همکاری میسر نیست. اما آقای آذربایجانی پیشنهاد دادند که با توجه به شناختی که از یکدیگر داریم، در اینجا باید پرسش شما این باشد که چرا برای این نقش انتخاب شده‌اید. پس از این بود که جلسه توجیه شخصیت بین من و کارگردان در کمترین زمان ممکن به نتیجه رسید. در آن‌جا راجع‌به رنگ و نوع لباس‌های نقش عمه گوهر پیشنهاداتی مطرح کردم و آقای آذربایجانی نیز پذیرفتند.     

این شخصیت در مقاطعی از زندگی خود، از برخی چیزها عبور کرده بود. رنگ به لحاظ ظاهری از زندگی این فرد رفته است، اما کماکان زندگی درون او وجود دارد. هنوز می‌خواهد شاهد جوانه زدن باشد. برای همین است که گیاهان را دوست دارد. به همین علت است که برای هر اتفاقی می‌گوید این چیزها گذراست، انسجام خود را حفظ کنید. تمام حرفش این است. انگار که بخواهد نقش سیمان این مصالح و ساروج این قلعه باشد. بنابراین این نقش بسیاری از مسائل ظاهری را به انتخاب خود ندارد و از همین رو به علت وجود یک اقتدار درونی جذاب است. این اقتدار درونی هر آن‌چه بتواند از شعار دور باشد، دلنشین‌تر نیز می‌شود.

مگر می‌شود در ایران زیسته باشی و از حال و هوای اطراف خود در آن سال‌ها متأثر نشده باشی؟ چگونه ممکن است جنگ هشت ساله این اتفاق را برای آدم‌ها باعث نشده باشد؟ حالا که این نقش را بازی کرده‌ام، احساس می‌کنم در قامت یک بازیگر دین خود را به مادران شهدا، خانواده‌ها و حتی پدران شهدا یا اسرا ادا کرده‌ام.

برای مادر مهم نیست که فرزندش پسر است یا دختر. این حجم از استرسی را که شخصیت نقش عمه گوهر تجربه می‌کند، من در دهه 60 مشاهده کرده‌ام. آنجایی که من زندگی می‌کردم موشک باران بود و با هواپیما بمباران می‌شد. از این رو با پدافند، آژیر سفید، آژیر قرمز، اضطراب، خبر شهادت، خبر معلولیت و اسارت آشنا هستم. کامل با این مفاهیم آشنا هستم و با دلم تک تک این‌ها را درک کرده‌ام.

بنابراین این نقش برای من نوستالژی بود. گویی نقش تک تک آن آدم‌هایی که در کودکی من تأثیر گذاشته بودند را بازی می‌کردم. مگر می‌شود در ایران زیسته باشی و از حال و هوای اطراف خود در آن سال‌ها متأثر نشده باشی؟ چگونه ممکن است جنگ هشت ساله این اتفاق را برای آدم‌ها باعث نشده باشد؟ اکنون پس از تجربه بازی در سریال «برف بی‌صدا می‌بارد»، احساس می‌کنم در قامت یک بازیگر دین خود را به مادران عزیز شهدا و جانبازان، پدران، خانواده‌ها و اسرای جنگ تحمیلی - که در دوره‌هایی متحمل سختی‌هایی شده‌اند - ادا کرده‌ام.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: جنگ تحمیلی دهه 60 برف بی صدا می بارد آسیب های اجتماعی حال و هوای بهبهانی نیا سبک زندگی زمان حال زنده یاد فصل دوم برای من

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۸۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاهش ۹ درصدی نرخ بیکاری در جامعه ایثارگری کشور

معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید امور ایثارگران کشور با اشاره به کاهش ۹ درصدی نرخ بیکاری فرزندان در جامعه ایثارگری از استخدام همه فرزندان شهدا و جانبازان بالای ۷۰ درصد با هر مدرک تحصیلی خبر داد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، شامگاه _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ در مراسم گرامیداشت و پاسداشت روز معلم در جمع خانواده‌های شهدا و اساتید و نخبگان شهرستان بابل، شهید مطهری را الگوی تعلیم و تربیت عنوان و اظهار کرد: ایشان غیر از لباس تعلیم و تربیت بر تن، میدان‌دار مبارزه و رفع شبهات هم بودند.

وی افزود: پاداش این الگو بودن شهید مطهری شهادت بود که خداوند به او بخشید.

معاون رئیس جمهور با اشاره به اینکه کمال و قله معلمی شهادت است، غایتی که همه ما برای آن می‌دویم و شهید مطهری با شهادت به آن رسید، تصریح کرد: کار معلم تربیت نفس است و انسان‌های جاهل را عالم می‌کند؛ شهید انسان‌های جاهل را بصیر می‌کند و به او زندگی کردن درست و مرگ درست را می‌آموزد.

قاضی‌زاده هاشمی با تاکید بر اینکه علم ابزار زندگی کردن است، اظهار داشت: ما تحصیل می‌کنیم و مدارک تحصیلی را در دوره‌های مختلف آموزشی اخذ می‌کنیم برای اینکه شغلی داشته باشیم و کسب درآمد داشته باشیم، شخصیت ما حول محور شغل و درسی که خواندیم شکل می‌گیرد اما شهدا هم زندگی کردن و هم چگونه ابدی شدن را به ما می‌آموزند پس آن‌ها معلمان بلند مرتبه تری هستند.

وی ادامه داد: همه شهدا و والدین و خانواده‌های شهدا و جانبازان و آزادگان معلم هستند چون در حال تربیت اطرافیان خود هستند و ایثارگران هم اصالت معلمی بر دوش دارند.

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به آخرین وضعیت فرزندان شهید و جانبازان عنوان کرد: با اهتمام دولت همه فرزندان شهدا و جانبازان بالای ۷۰ درصد با هر مدرک تحصیلی استخدام می‌شوند مگر در موارد خاص که مشکل گزینشی داشته باشند.

وی با اعلام اینکه نرخ بیکاری در جامعه ایثارگری قبل از این دولت ۲۰ درصد بود که در شرایط فعلی با همکاری دولت و مجلس به ۹ درصد کاهش یافته است، گفت: همه تلاش‌ها در این دولت سیزدهم این است تا قبل از پایان دولت نرخ بیکاری در خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران به زیر پنج درصد برسد.

قاضی‌زاده هاشمی خاطرنشان کرد: مشکلات بهبود اقتصادی و معیشتی هم دغدغه مردم است، البته در این دو سال یک همت جدی برای اینکه بخشی از این آلام مردم کم شود وجود دارد؛ وضعیت معیشت و درمان خانواده‌های شهدا و جانبازان نیز در سال‌جاری بهبود می‌یابد.

کد خبر 749876

دیگر خبرها

  • پخش فصل جدید «رخ‌ مادر» از امشب
  • سهمیه ۲۰ هزار نفری آموزش‌وپرورش در استخدام فرزندان شهدا و جانبازان بالای ۷۰ درصد
  • ۳۱ هزار مجوز استخدام فرزندان ایثارگر کسب شده است
  • «رخ‌ مادر» امروز از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • «رخ‌ مادر» روی آنتن شبکه افق/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • اعتبارات درمان ایثارگران ۱۰۰ درصد افزایش یافت
  • «رخ‌ مادر» از شبکه افق روی آنتن می‌رود/ روایتی شاعرانه از زندگی مادران شهدا
  • حمایت درمانی خانواده شهدا ۱۰۰ درصد افزایش یافت
  • کاهش ۹ درصدی نرخ بیکاری در جامعه ایثارگری کشور
  • دیدار معاون وزیر کار با خانواده شهید وطن خواه کردستان